وبلاگ :
امامت و انتظار
يادداشت :
انتظار
نظرات :
1
خصوصي ،
20
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
روزنامه کیهان خرداد 86
درگير ودار اين پرسش و پاسخ ها روشن مي شود، ديدي كه از اسلام دارند، ديدي است كه خانم «ن» به آنها منتقل كرده است و اعتقاداتي كه دارند جزء تعاليمي است كه وي به آنها آموزش داده و اين يعني اينكه ما در ادامه مصاحبه به همين صميميت پيش نمي رويم و قاعدتا در مواردي به موضوعات مبهمي برمي خوريم كه بايد توضيح داده شود و اين براي آنها خوشايند نخواهد بود!
بدون رابطه قلبي اصلا راه ندارد!
بعد از صحبت هاي شرن خانم «ن» مي خواهد كه ديگر مصاحبه را تمام كنيم. اگرچه به نظر شرن همه چيز گفته شده ولي حالا نكته ديگري برايم مهم شده و آن چيزي است كه به نام اسلام و عرفان اسلامي به آنها تعليم داده شده!
بنابراين بدون توجه به پيشنهاد خانم «ن» مي پرسم: مي شود كه در رابطه با گروهتان و اينكه چطور اين خانم ها را با اهل بيت آشنا مي كنيد توضيح بدهيد؟ چون ظاهرا فعاليت شماست كه خانم ها را خيلي تحت تاثير قرار داده است.
خانم «ن»: اول با امام علي شروع مي شود، همه چيز با امام علي شروع مي شود، يعني اگر عشق به امام علي نباشد، اصلا آن درها باز نمي شود.
شخصيت ايشان را معرفي مي كنيد يا از نوشته هاي حضرت برايشان مي گوييد؟
- از نوشته هاي حضرت كه خوانديم، شخصيت را هم معرفي مي كنيم.
منابعتان چيست؟
- كتاب.
چند كتاب را نام مي بريد؟
- نهج البلاغه، كتاب هاي تاريخي و... بايد يك رابطه قلبي به وجود بيايد، رابطه قلبي از طريق من به اينها داده مي شود، چون رابطه من يك رابطه رويايي است(!) مي خواهم كه از شرن و ساندرا بپرسد كه چرا نام زينب و رقيه را انتخاب كرده اند؟
خانم «ن» در جواب مي گويد: انتخاب با آنها نيست، انتخاب به آن چيزي است كه به من الهام(!) مي شود؛ و اختيار من در انتخاب اسامي هيچ نقشي ندارد.
براي عوض كردن بحث از تفريحات شرن و ساندرا مي پرسم، كه با خنده جواب مي دهند كه بعد از اسلام ديگر وقتي براي اين كارها باقي نمي ماند. همه چيز خلاصه مي شود به كار در مركز(!) و كارهاي عرفاني!