وبلاگ :
امامت و انتظار
يادداشت :
انتظار
نظرات :
1
خصوصي ،
20
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
روزنامه کیهان خرداد 86
من خودم نيامدم
ضبط را روشن مي كنم و گفتگو آغاز مي شود... خانم «ن» در شهر سيدني استراليا روانشناس است و براي درمان بيمارانش از عرفان و تصوف عرفاني استفاده مي كند. البته به گفته خودش.
قبل از انقلاب از ايران رفته، در آمريكا تحصيل كرده و حالا در سيدني زندگي مي كند. به دلايلي كه مايل نيست خيلي براي ما توضيح دهد، به عرفان اسلامي روي آورده. خودش مي گويد: «به اين راه كشانده شدم، دست خودم نبود.» از همه كساني كه براي درمان به او مراجعه مي كنند، كساني كه به نظرش قابليت قدم گذاشتن در عرفان را دارند، انتخاب مي كند و به عنوان شاگرد به آنها تعاليم عرفاني مي دهد.
براي چه به ايران آمده اند و چه كار مي كنند را براي ما توضيح نمي دهد، اما چند روز بعد از گزارش متوجه مي شويم به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي به ايران آمده اند!
شرن وساندرا، از شاگردان وي از پايه هاي اصلي گردانندگان مركزشان در استراليا هستند. (تقريباً بيشتر با خانم «ن» صحبت كرديم تا ساندرا و شرن كه البته بيشتر به درخواست همين خانم بود تا تمايل آنها!)
درمورد فعاليت هاي عرفاني در ايران نظر همسويي نداريم. او معتقد است كه كار عرفاني، كار عملي است و شما بايد شيخي داشته باشيد، خانقاهي و اجازه دستوري نسل اندرنسلي تا بتوانيد به آنجايي برسيد كه اين كار را بكنيد و اين درها همه در ايران بسته شده است.(!)
تازه متوجه مي شوم كه منظورش از عرفان و كار عرفاني، راه انداختن طبقه اجتماعي خاصي در جامعه، باعنوان متصوفه است، نه عرفان به معناي عام راه شناخت خدا.
دختر جوان كه «ميم» نام دارد، در توضيح و تفهيم صحبت هاي او اضافه مي كند، ايشان مي گويند: «درها بايد روي عرفان باز شود كه، مثلاً پرفروشترين كتاب نشود، بودا و مراقبه بوداو ذن، مي گويد چرا وقتي ما عرفان اسلامي داريم، روي آن كار نشود. بعد هم، اين مشكل تمام دولتمردان ماست كه مي گويند: خانقاه هاي زيرزميني، انحراف، فلان و اين حرف ها. خوب ايشان مي گويند (منظورش خانم «ن» است) اين انحراف ها راه دارد و راهش هم اين است كه مولوي، ابن عربي و... شناسايي شوند، خانقاه درست كنيم كه به عرفان زيرزميني و بوديسم كشيده نشود.»
به اين فكر مي كنم كه مثلا زدن خانقاه چه دردي از درد اين مردم دوا مي كند و چه مانعي را از سر راه شناخت حق برايشان برمي دارد كه اگر هدف مكاني است كه در آن ذكر و ياد خدا باشد، اين مملكت پر است از مسجدهايي كه از اين اذان تا آن اذان منتظر همتي هستند براي احياي دوباره و طنين انداز شدن ذكر خدا در آنها.حدود 20 دقيقه صحبت مان در مورد عرفان و تعاليم عرفاني به جايي نرسيد. هر كدام حرف خودمان را زديم.